شمارۀ118نشریۀ وقایع اتفاقیه
|افسون گل سرخ |دربارهی زیبایی
داستان مسیر است! جستاری برآمده از تجربۀ زیسته یک ماهۀ سردبیر در قبال سوژۀ محوری و آنچه در هر شماره به وقوع پیوسته یا به هر دلیلی به سرانجام نرسیده است.
کلمهای ژاپنی برای آن باریکهی نوری که از میان برگهای شاخههای بالایی درخت میتابد وجود دارد: «کوموریبی»؛ که از نظر من زیباترین کلمهی دنیاست. نیازی نیست در جنگل رو به آسمان دراز کشیده باشیم تا با دیدن کوموریبیها به ذوق بیاییم. کوموریبی روی صندلی تکافتاده...
کلمهای ژاپنی برای آن باریکهی نوری که از میان برگهای شاخههای بالایی درخت میتابد وجود دارد: «کوموریبی»؛ که از نظر من زیباترین کلمهی دنیاست. نیازی نیست در جنگل رو به آسمان دراز کشیده باشیم تا با دیدن کوموریبیها به ذوق بیاییم. کوموریبی روی صندلی تکافتاده و زنگزدهی پارک کوچک نزدیک خانه هم زیباست، و حتی از داخل عکسهای جستهوگریختهی پینترست؛ جایی که اولینبار...
مفاهیم یا آنچناناند که هستند یا آنچناناند که ما میفهمیم و معنایشان میکنیم. زیستنگاری روایت تجربۀ زیستۀ هر نویسنده است در پیوستگی با مفاهیم محوری هر شماره و چرخیدن در ابعاد مختلف آن مفهوم و توصیف بههمپیوسته و هدفمندکردهها، دیدهها، شنیدهها و چشیدههایش.
یک عکس هوایی از پاریس را گذاشتهام بکگراند لپتاپم که بر خلاف غالب محتوای موجود در اینترنت، از پاریس ایفل در آن پیدا نیست. عکس، یک شهر معمولی را روایت میکند؛ با خیابانها و چراغها و ماشینهای معمولی و البته پیادهروهای پر از درخت. من اگرچه تا به حال از...
یک عکس هوایی از پاریس را گذاشتهام بکگراند لپتاپم که بر خلاف غالب محتوای موجود در اینترنت، از پاریس ایفل در آن پیدا نیست. عکس، یک شهر معمولی را روایت میکند؛ با خیابانها و چراغها و ماشینهای معمولی و البته پیادهروهای پر از درخت. من اگرچه تا به حال از ایران خارج نشدهام، اما سالهاست که پاریس را عمیقاً دوست دارم. مثل یک فانتزی، یک رویای خیالیِ تزیینی که برایش...
این روایت بخشی از زندگی روزمرهی من است برای بهخاطر سپردن همهی چیزهای سادهای که شما با آنها سروکار دارید و برای من تبدیل به عذابی بزرگ شده - چرا که آن ضربه فراموشی هدیه داده است. اکنون زیبایی در نگاه من سازوکار عجیبی به خود گرفته و اگر رنگ نباشد، همهی...
این روایت بخشی از زندگی روزمرهی من است برای بهخاطر سپردن همهی چیزهای سادهای که شما با آنها سروکار دارید و برای من تبدیل به عذابی بزرگ شده - چرا که آن ضربه فراموشی هدیه داده است. اکنون زیبایی در نگاه من سازوکار عجیبی به خود گرفته و اگر رنگ نباشد، همهی دوستان و اتفاقات جدید را فراموش خواهم کرد. امیدوارم رنگها تمام نشوند تا من همه را بهدرستی به خاطر سپارم و کسی...
میروم جلوی آینه، در صورت معمولیام با چشمهای افتاده دنبال نشانههایی از کمبود ویتامین میگردم. رنگپریدگی؟ پوستهپوستهشدن لبها؟ چشمهای پفکرده؟ خبری نیست. شاید اگر خبری بود، امیدوار میشدم تا دستاویزی پیدا کنم و همهچیز را به گردن ویتامینها بیندازم. اما...
میروم جلوی آینه، در صورت معمولیام با چشمهای افتاده دنبال نشانههایی از کمبود ویتامین میگردم. رنگپریدگی؟ پوستهپوستهشدن لبها؟ چشمهای پفکرده؟ خبری نیست. شاید اگر خبری بود، امیدوار میشدم تا دستاویزی پیدا کنم و همهچیز را به گردن ویتامینها بیندازم. اما خبری نیست و ناامید میشوم. ناامیدی از جنس شکست ایران مقابل قطر. موهایم بلند است. کمی بعد کوتاه، کمی بعد بلند،...
عشق به تاریخ و تمدن چیزی بود كه بابا در دامنم گذاشته بود، بس كه در نوجوانی نقشهخوانش بودم و عینِ شاگردشوفریها مینشستم كنارِ دستش تا كلِ ایران را با پراید بگردیم. آنزمانها برای رفتن به سفر هیچ تلفنِ هوشمندی نبود كه با نقشه و نشان كار را راحت كند، بلكه...
عشق به تاریخ و تمدن چیزی بود كه بابا در دامنم گذاشته بود، بس كه در نوجوانی نقشهخوانش بودم و عینِ شاگردشوفریها مینشستم كنارِ دستش تا كلِ ایران را با پراید بگردیم. آنزمانها برای رفتن به سفر هیچ تلفنِ هوشمندی نبود كه با نقشه و نشان كار را راحت كند، بلكه بیشتر شبیه به یك واحدِ درسی بود، متشكل از تاریخ و جغرافیا و البته كمی ذوقِ زیباییشناسی. چیزی كه در من و بابا...
زیبایی در لغتنامهی من یک مفهوم ساده دارد: میزان جذابیت و خواستنیبودن یک چیز یا یک فرد برای من. مفهوم عشق هم همان علاقهی شدید قلبی به چیزی یا کسی است. با همین دو تعریف میتوانم بهسادگی ارتباط این دو مفهوم را نمایان کنم. اول اینکه حتماً تأکید دارم بر دو...
زیبایی در لغتنامهی من یک مفهوم ساده دارد: میزان جذابیت و خواستنیبودن یک چیز یا یک فرد برای من. مفهوم عشق هم همان علاقهی شدید قلبی به چیزی یا کسی است. با همین دو تعریف میتوانم بهسادگی ارتباط این دو مفهوم را نمایان کنم. اول اینکه حتماً تأکید دارم بر دو کلمهی آخر از تعریف زیبایی، یعنی «برای من». بدیهی است که زیبایی به دیدگاه افراد بستگی دارد و آنچه من زیبا...
به یاد میآوریم تمام موقعیتهایی را که به حکم اضطرابی برخاسته از برخورد دیگرانی که با من میزیستهاند به سختی گذراندم. باید تمام مدت به آن میاندیشیدم که نکند کاری انجام دهم که برای آنها خوشایند نباشد. نکند از فلان کلمه در فلان جملهی ناخواستهام خوششان...
به یاد میآوریم تمام موقعیتهایی را که به حکم اضطرابی برخاسته از برخورد دیگرانی که با من میزیستهاند به سختی گذراندم. باید تمام مدت به آن میاندیشیدم که نکند کاری انجام دهم که برای آنها خوشایند نباشد. نکند از فلان کلمه در فلان جملهی ناخواستهام خوششان نیامده باشد؟ نکند نظرشان را نسبت به خودم به نحوی تغییر دادهام که دیگر مرا تأیید نکنند؟ مرا دوست نداشته باشند؟ ...
تجربیات دیگران، بهخصوص که در فضا و زمان دیگری روزگار بگذرانند؛ همواره بسیار متفاوت و شایان است. دیگرنگاری، برگردان فارسی تجربیاتیست که در موضوع اصلی بیان شده اما به زبانی دیگر و قابل لمس کردن زاویهای دیریاب از موضوع اصلی برای مخاطب.
سال ۲۰۱۷ بود که نارسیسو مارتینز، هنرمند، دست از نقاشی کشید؛ قبل از آنکه حتی اولین قدمهایش را در راه هنر بردارد، مخمصهی بزرگی در مسیرش قد علم کرد: آثارش بیش از حد زیبا بود. «دیدن این همه زیبایی در آثاری که برای نمایش صنعت نازیبای کشاورزی خلق میکنم،...
سال ۲۰۱۷ بود که نارسیسو مارتینز، هنرمند، دست از نقاشی کشید؛ قبل از آنکه حتی اولین قدمهایش را در راه هنر بردارد، مخمصهی بزرگی در مسیرش قد علم کرد: آثارش بیش از حد زیبا بود. «دیدن این همه زیبایی در آثاری که برای نمایش صنعت نازیبای کشاورزی خلق میکنم، برایم دشوار است.» نارسیسو دست از نقاشی کشید تا رویکردی جدید برای نمایش واقعگرایانهی حقیقتهای نهچندان زیبای...
تاریکی فقدان نور است!. نور معنا میدهد به اشکال بیمنظور و بیمعنی گمشده در ازدحامها تصاویر و اشکال پیرامونی ما. نورنگاری، روایتیست از تاباندن نور و منظور به قابهایی برگزیده از سوژه هر شماره و گزارشی مبتنیبر تصویر از تجربه یا فقدانی مرتبط با موضوع محوری.
پسربچهی فیلم Wonder خیلی شبیه به من است؛ او به خاطر تفاوتهایی که در اثر ابتلا به سندرم تریچرکالینز از بدو تولد در چهرهاش وجود دارد، دوست پیداکردن برایش مشکل است. برای همین هم سرش را پایین میاندازد و به کفشهای آدمها خیره میشود؛ تا از روی سبک، رنگ،...
پسربچهی فیلم Wonder خیلی شبیه به من است؛ او به خاطر تفاوتهایی که در اثر ابتلا به سندرم تریچرکالینز از بدو تولد در چهرهاش وجود دارد، دوست پیداکردن برایش مشکل است. برای همین هم سرش را پایین میاندازد و به کفشهای آدمها خیره میشود؛ تا از روی سبک، رنگ، قیمت، تمیزی و یا حتی نحوهی بستهشدن بندهایشان حدسهایی از شخصیت آدمها بزند. اکثرا هم درست حدس میزند. معیار...
گشتن در بین روزآمدهای مربوط و نامربوط به محور موضوعیست؛ برگزیدن نکتهای دارای محل تأمل و تشریح تأثیرات آن بر مسیر زندگی و جهانبینی ما. روزنگاری، حیات خلوت موضوعاتیست که نه میتوان نادیده گرفت؛ نه در قالب موضوع اصلی میگنجد.
هم آنچنان که به صفحهی پر از خالی پیش رویم زل زده بودم و میاندیشیدم که چگونه میتوانم دوباره نویسندهی درونم را از خواب نازش بیدار کنم - چرا که مدتی را به بطالت گذرانده و دست به قلم نبرده بودم – یاد او افتادم. فقط فرق ما این بود که او بعد از این که...
هم آنچنان که به صفحهی پر از خالی پیش رویم زل زده بودم و میاندیشیدم که چگونه میتوانم دوباره نویسندهی درونم را از خواب نازش بیدار کنم - چرا که مدتی را به بطالت گذرانده و دست به قلم نبرده بودم – یاد او افتادم. فقط فرق ما این بود که او بعد از این که روی موزاییکی پایش پیچ خورد، حواسش را جمع کرد و من با دیدن جملهی اولم. «زیبایی جهان را نجات خواهد داد.»...
زیبایی، مفهومی است که میتواند در زندگی ما، شخصی و منحصر به فرد باشد و حتی میتواند به سادگی در زندگی روزمره خود را به ما نشان دهد. برای من بسیاری از چیزها، از غذا گرفته تا لبخندی از طرف عزیزانم را در بر میگیرد. شاید بتوان گفت زیبایی، مفهومی است که بر اساس...
زیبایی، مفهومی است که میتواند در زندگی ما، شخصی و منحصر به فرد باشد و حتی میتواند به سادگی در زندگی روزمره خود را به ما نشان دهد. برای من بسیاری از چیزها، از غذا گرفته تا لبخندی از طرف عزیزانم را در بر میگیرد. شاید بتوان گفت زیبایی، مفهومی است که بر اساس تجربههای احساسی هر کسی تعریف میشود. شما قرار است در اینجا نوع جدیدی از زیبایی در هنر را بخوانید. زیبایی از...